تب و تاب 18 تیر و تحلیلها و دروغها خوابیده. اما نکتهای که جالب به نظر میرسد، فرار تقریباً راحت احمد باطبی، کسی که فکر میکرد میتواند کشور مردم ایران را همراه با عدهای دیگر به دست اربابان آمریکائی خود که به آنها پناهنده شده، بدهد. و چقدر خندهدار است که هنوز عدهای فکر نمیکنند که چرا دشمنان مردم ایران از اغتشاشات 18 تیر هنوز که هنوز است، از کار آنها حمایت میکنند. به فرض محال که کار شما به حق بود، آیا همین که چه کسانی از آن حمایت میکنند، کافی نبود تا ادامه پیدا نکند؟ البته سخن بسیار است و بسیار گفته شده، از دلقکهای درباری مثل ابطحی که در وبلاگش مطاحبه در این مورد میگذارد تا وبلاگها و سایتهای ضد انقلاب. اینجاست که پی به حمایت بوش از اصلاح طلبان ایران میبریم. سخن از فرار احمد باطبی بود. به نظر نمیرسد که جلوگیری از فرار احمد باطبی و دستگیری او دشوارتر از گرفتن امثال شهرام جزاری باشد. اما چرا او به تقریباً به راحتی فرار میکند؟ فراموش نمیکنیم مریم شانسی معروف به ملوس که در جریان آشوبهای تیرماه 78 کوی دانشگاه دستگیر شد . بعد از چند ماه زندانی، بدون دادگاه آزاد شد. و در سال 80 با آنکه ممنوع الخروج بود از طریق قانونی و فرودگاه از کشور خارج شد. و نیز فراموش نمیکنیم فرار سه نفر دیگر از عوامل آشوبهای خیابانی تیرماه78 یعنی غلامرضا مهاجرینژاد، روزبه فراهانی و حمید علیزاده که وزارت اطلاعات وقت در اطلاعیههای خود از این افراد صراحتاً به عنوان عاملان برپائی آشوبهای نام برده بود. واقعاً دلیل فرار آنها و اینها چه بود؟ مردم ما همیشه باید یاد بگیرند که در پس پرده آنچه که میبینند اتفاقاتی میافتد که نمیتوان برای آنها در آن زمان شرح داد و باید شامل مرور زمان گردد. به عنوان مثال که چند شب وزیر بازرگانی به گفتگوی خبری دعوت شده بود و در بخشی از گزارش خود که بر خلاف همیشه که حیدری مجری برنامه ناراضی گفتگو را تمام میکرد، ولی این بار گفت که من قانع شدم! به نکتهای اشاره کرد که ما باید مورد توجه قرار بدهیم. میرکاظمی گفت که ما در مقطعی مجبور بودیم که گرانیها و مشکلاتی که در آینده منتظر ما بود را نگوئیم چون بار روانی و گرانی در جامعه ایجاد میکرد و از طرفی هم باید برای مقابله با آن واردات میکردیم که با آن مخالفت میشد. (اینجا به نظر من نقطهای دیگر از اوج آگاهی و کارشناسی کارهای نمایندگان مدعی نمایان میشود) یعنی اینکه اتفاقاتی در حال وقوع بود که مجبور بودیم نگوئیم و باید این بار سختی و فشار را تحمل میکردیم تا مردم مشکل نداشته باشند و این موج برطرف بشود. یا به عنوان مثال امروز در حالی که پرتاب چندین موشک همزمان ایران در مانور پیامبر اعظم خلیج فارس را نشان میداد، با خودم گفتم ممکن است عدهای همیشه بهانهگیر که فقط خودشان را قبول دارند و فکر میکنند که از همه چیز سر درمیاورند ممکن است که بگویند یکی دو تا از موشکها دیرتر پرتاب شد، غافل از اینکه ممکن است این ناشی از اشتباه نباشد و بلکه به خاطر نزدیکی محل پرتاب برای مانور و فشار نیاوردن به دستگاهها بوده و یا دلایل فنی دیگر.
حال در مورد فرار کردن این عده با توجه به حساسیت ویژه نسبت به جریان این سوال مطرح میشود که چگونه این فرار بدون پیگیری شکل گرفته. ابتدا باید دقت کرد اهمیت این گونه فعالیتها پنهان در برنامههای استکبار و کشورهای سلطهگر برای ایجاد انقلابهای مخملی و ایجاد سلطه در بین آنهاست. و اینکه هم اکنون حداقل در جنگ سرد سختی به سر میبریم. و باید رابطها شناخته شود، نکتهای است که این مهرهها باید تحت نظر باشند. گاهی مجبور هستیم برای دستیابی به هدف بزرگتری، تلهها و یا نقطههای را رها کنیم. بعضی چیزهاست که باید فراتر از نگاه ظاهر بین به آن نگریسته شود. به راحتی نباید این فرارها را ناشی از اهمالکاری دانست. البته فشارها هست، اما هنر، کم کردن این فشارها و استفاده از شرایط به نفع خود است.
پینوشتـ........................................................................................
این مطلب را سریع نوشتم و نشد که کامل باشد.
لینک این مطلب در نسخه وردپرس گام آخر: (+)
اطلاع رسانی
تبلیغاتآگهی صلواتی میپذیریم
441363بازدید | |||
^بالا^ |
|